آخرای دوست نخواهی پرسید

ساخت وبلاگ

آخر اي دوست نخواهي پرسيد
که دل از دوري رويت چه کشيد

سوخت در آتش و خاکستر شد
وعده هاي تو به دادش نرسيد

داغ ماتم شد و بر سينه نشست
اشک حسرت شد و بر خاک چکيد

آن همه عهد فراموشت شد
چشم من روشن روي تو سپيد

جان به لب آمده در ظلمت غم
کي به دادم رسي اي صبح اميد

آخر اين عشق مرا خواهد کشت
عاقبت داغ مرا خواهي ديد

دل پر درد فريدون مشکن
که خدا بر تو نخواهد بخشيد

•| #فریدون_مشیری |• شب نوشته...

ما را در سایت شب نوشته دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : shabzadeh62o بازدید : 8 تاريخ : يکشنبه 13 اسفند 1402 ساعت: 14:21