کسی که فقط پیراهنش شبیه تو بود
نمی دانست امروز با دیدنش
زنی درخیابان ایستاده می میرد و
قتلی غیر عمد می کند.
□
دارم سقوط می کنم
به دیدنم بیا
قلعه ی دلتنگی هایم
را فتح کن
نجاتم بده ...
□
لب هایت که باز می شوند
شکوفه های سیب پخش می شوند در هوا..
عطر نفس هایت را دوست دارم
ای تعبیر قشنگ تمام رویاها..
"دنیا غلامی"
شب نوشته...برچسب : نویسنده : shabzadeh62o بازدید : 162