1
من، برکهای آرام بودم
تو، کودکی بازیگوش.
یک سنگ پراندی، رفتی
یک عمر
آشفته شد خواباَم
2
خودت را دستِکم نگیر
اینطور که تو از درهای بسته میآیی
خدا هم نمیآید!
3
موهات
چه بلند، چه کوتاه
فرقی نمیکند؛
گندمزار
بعد از دِرو هم زیباست!
4
ببخشید خانم!
حرفهای قشنگْ یاد ندارم دیگر؛
از تمامِ مداد رنگیهام فقط
همین رنگِ خاکستری مانده!
شب نوشته...
برچسب : نویسنده : shabzadeh62o بازدید : 169